♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
از خونه من، پنجره های خونه روبرویی دیده میشه. مثلا طبقه سوم، جایی که پارسال یه مرد تنها توش زندگی میکرد و - نوشتهبودم انگار- که شبها میاومد و از پنجره تا کمر بیرون بود و آویخته میشد و آواز میخوند. الان بستریه در بیمارستان رازی
حالا، توی اون اتاق یه دختر جوون زندگی میکنه و با بودنش زندگی اومده توی این اتاق. نور لوستر خوشرنگ، اتاقش رو صورتی کرده و هر شب میاد از توی پنجره به آسمان نگاه میکنه. دو بار نگاهمون تلاقی کرده و لبخند زدیم. یه بار هم که فریدون فروغی گوش میکردم، بلندبلند باهاش همخونی کرد و من سخت دلم میخواست بلند داد بکشم تو چقدر شعری دختر
هر بار نور صورتی اتاقش رو میبینم، یاد اون مرد میفتم. یاد این که رنج و لذت برادرن. یاد این که از یه پنجره، میشه هزار تا آسمون مختلف دید. یاد این که هیچی همیشگی نیست. یاد این که یه شب بالاخره از میون همه پنجره ها، ستاره می باره روی شهر و ما بلندبلند آواز میخونیم و یکی داد میکشه چقدر شما شعرید مردم و ما، مردم عصبانی بی لبخند، توی آسایشگاه های آجری دلمون گرم میشه و میگیم گور پدرش، روزای بدی بود و تموم شد، فردا باهاره
و اگر امید بوسه ای بی هوا نبود، بگو انسان مست چگونه هر شب از رودخانه ها و مذابها به خانه بر میگشت؟
همین
حمید سلیمی
..♥♥..................
دکتر گوشت بامنه ؟
.
.
دل نازک شدم
مدتیه واسه خودم یه تیکه ابر شدم
همه میگن مال اب و هواست ، میگن هوای شهر کثیفه ، اگه بارون بیاد همه مریضیا خوب میشه
.
دل نازکی مریضیه دکتر ؟
باس نمونه برداری کنین ؟
ازمایشی چیزی ؟
میشه جراحی کنین ابرهای گلومو بردارین ؟
.
میدونم خطر داره ، اما خطرش کمتر از حرفهاییِ که قورت میدیم
.
من خیلی خسته شدم دیگه
خسته شدم از این همه شب ، از این همه روز ، ازاین همه هی " درست میشه ، نترس " گفتن به خودم که بدونم دروغه و دیگه هیچی هیچ وقت درست نمیشه
.
اصلا ادم دلش میخواد بترسه
دلش میخواد ابر بشه ، بباره بلکه تموم بشه این همه سرب داغ توی گلو ، توی نگاه
.
کاری میشه کرد دکتر ؟
میشه تو این داستان پیوند اعضا و اینا مثلا چشمامو بفروشم به جاش دوتا بال بخرم ؟
گفتن برات سامان میخواد کلیه شو بفروشه ؟ میشه منم بفروشم ؟ چشمامو ؟ گلومو ؟ همه رو بدم ، دوتا بال کوچیک بگیرم
.
اون وقت گنجیشک بشم پر بکشم برم تا خونه منیریه
بشینم روی درخت خرمالو ، مادربزرگ بشینه زیر درخت ، موهاشو بریزه روی شونه هاش اواز دشتی بخونه
.
.
.
میشه دکتر ، نمیشه ؟
داری گریه میکنی دکتر ؟
چه دل نازک شدی ... :/
..♥♥..................
حمید سلیمی :)